بیوگرافی شیوا ابراهیمی و همسرش بهنام + دخترش نفس و زندگی شخصی
شیوا ابراهیمی از بازیگران خوش چهره و توانمند ایرانی متولد 29 بهمن 1355 در شهر تهران است. شیوا ابراهیمی پس از گرفتن دیپلم خود د سال 1373 تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته تئاتر ادامه داد و بازیگری را با تئاترهای دانشجویی و با تکیه بر توانایی های خودش شروع کرد.
ازدواج و همسر شیوا ابراهیمی
شیوا ابراهیمی با شخصی بنام بهنام خدایاری سال ها پیش ازدواج کرده و متاهل می باشد. آن ها یک فرزند دختر بنام نفس دارند که در هند متولد شده و الان 16 ساله می باشد.
شروع فعالیت بازیگری
شیوا ابراهیمی از همان سال های اولیه ورود به دانشگاه در تئاترهای دانشجویی بسیار فعال بود و با اجراهای خوبی که در این تئاتر ها داشت مورد توجه فیلم سازان ایرانی قرار گرفت و برای اولین بار بازیگری را با سریال کهنه سوار در سال 1375 به کارگردانی اکبر خواجه جویی شروع کرد.
شیوا ابراهیمی اولین فعالیت جدی خود را در سینما با بازی در فیلم مسافر در سال 1380 شروع کرد ولی هنوز مردم او را به خوبی نمی شناختند تا اینکه در سریال جدید سیروس مقدم بنام مدینه بازی کرد او در این سریال نقش یک پرستار را بازی می کر و با بازی در این سریال و بعدش سریال پرده نشین به شهرت رسید.
او در سال 1397 در سریال مینو نقش دختری بنام رعنا را به خوبی بازی می کند و انتظار می رود این سریال موجب شهرت بیشتر این بازیگر کاربلد و توانا شود.
زندگی در هند و تولد طبیعی نفس
تا قبل از به دنیا آمدن نفس واقعا نمی دونستم فرزندم پسر است یا دختر. چون من و همسرم دوست داشتیم همه چیز خیلی طبیعی طی شود و من قبل از تولد نفس حتی یکبار هم سونوگرافی نرفته بودم. وقتی نفس شهر پونا در کشور هند به دنیا آمد خیلی سورپرایز شدم.
چون همیشه فکر می کردم بچه ام پسر است البته برای من فرقی نمی کرد چون هم پسر و هم دختر دوست داشتم اما وقتی فهمیدم بچه دختر است شاید کمی خوشحال تر شدم.
تولد نفس دیدگاه هایم را تغییر داد
تولد نفس تغییرات زیادی در زندگی من به وجود آورد و دید من را نسبت به خیلی چیزها عوض کرد و باعث بلوغم شد. این تغییرات در من خیلی بزرگ است و کلا فکر می کنم مارد شدن در هر سنی که اتفاق بیفتد موجب بلوغ فکری می شود.
و فکر می کنم تولد دخترم برایم به شکل یک مبدا تاریخی است. هر زنی با مادر شدن مجبور می شود روی خیلی از خواسته هایش پا بگذارد و حتی محافظه کارتر هم می شود. مثلا از نظر اقتصادی چون دیگر تنها نیستیم و نوزادی را به این دنیا آورده ایم که مسئول زندگی و آینده او هستیم و باید از الان برایش برنامه ریزی کنیم.
من و نفس مثل خواهریم
رابطه من و نفس شبیه دو دوست صمیمی است و گاهی وقت ها هم مثل دو تا خواهریم و حرف هایمان را خیلی راحت به همدیگه می گوییم و باهم تصمیم می گیریم. نفس در خیلی از کارها با من مشورت می کند ولی در نهایت این نفس است که تصمیم می گیرد.
راستش من بر این باور هستم که در روزگار فعلی باید با نسل امروز بیشتر رابطه رفاقتی داشت و با فرزندان مان دوست باشیم. چون در این حالت بیشتر می توانم به دختر یا پسرمان نزدیک شویم در غیر این صورت ازشون فاصله خواهیم گرفت.
تفریحات مشترک من و نفس
من و نفس کلا تفریحات مشترک زیادی باهم داریم نفس کافی شاب رفتن را دوست دارد و برای همین کافی شاپ رفتن یکی از برنامه های اصلی من و نفس است.
من و نفس بری دیدن فیلم های جدید زیاد به سینما می رویم و پیش هم کارتون می بینیم و نقاشی می کشیم. این اواخر هم باهم والیبال بازی می کنیم.
شغل مامانم را دوست ندارم
نفس درباره شغل مادرش می گوید : بعضی وقت ها شغل مامانم را دوست ندارم چون او وقتی سر کار می رود مجبور می شوم برای مدتی پ یش مادر بزرگ هایم بروم و دلم برایش خیلی تنگ می شود. البته خیلی وقت ها هم شغل مامانمو ا دوست دارم و نمی دانم چرا ...!
من به هیچ کدوم از دوستانم نمی گویم که مامانم بازیگر است چون همه شون با هیجان ازم می پرسند اوه راست میگی؟ و بعدش کلی سوال های دیگه که ازم می پرسند.